تاثیر روانشناسی رنگ در برندینگ و تولید محتوا

دانش روانشناسی رنگ در توسعهٔ کسب‌وکار‌ها می‌تواند راهگشا باشد. روانشناسی رنگ دانشی است که گاها برخی افراد به‌ طور ذاتی از آن آگاه هستند. رنگ‌ها قدرت بالایی در برقراری ارتباط و برانگیختن احساسات دارند، بنابراین به‌کارگرفتن آنها به‌ صورت درست و اصولی، می‌تواند مسیر‌های دشوار را برایتان آسان‌تر کند و کسب‌و‌کار شما را رونق ببخشد. روانشناسی رنگ، نگاهی تازه به اهداف بازاریابی شما می‌بخشد و می‌تواند در برنامه‌های راهبردی شما اثر گذار باشد.

تاثیر روانشناسی رنگ در تولید محتوا

دیدن این دنیای رنگی موهبت بزرگی است. فکر کنید اگر این دنیا یک دنیای تک رنگ بود، چقدر خسته‌کننده و یکنواخت بود؟ وجود این رنگ‌های گوناگون به دنیای ما طراوت و تازگی بخشیده است، چرا که در ارتباط با رنگ‌ها، ما احساسات مختلفی را تجربه می‌کنیم. رنگ‌ها یکی از راه‌های برقراری ارتباط با دیگران است، یک ابزار قدرتمند برای نفوذ در درون افراد. به‌کارگیری اصولی و درست ترکیب رنگ‌های مختلف در روانشناسی رنگ‌ها می‌تواند میزان اثرگذاری هر عاملی را در مخاطبان مورد نظر افزایش دهد. رنگ‌ها به درون ما نفوذ می‌کنند، بدون اینکه حتی کلمه‌ای میان افراد جابه‌جا شود.

حال که اهمیت روانشناسی رنگ را دریافتیم، باید این را بدانیم که روانشناسی رنگ مفهومی است که امروزه بیشتر به آن توجه می‌کنند، به‌ویژه در بخش تبلیغات و بازاریابی. اگر می‌خوهید بدانید روانشناسی رنگ چه کاربردی در بخش بازاریابی و تبلیغات دارد، در ادامه ما را همراهی کنید.

روانشناسی رنگ چیست؟

روانشناسی رنگ، تعریف ساده‌ای دارد. روانشناسی رنگ، به انگلیسی Color Psychology، به مطالعهٔ رنگ‌ها و ارتباط آن با عواطف و احساسات انسان گفته می‌شود. هدف از مفهوم روانشناسی رنگ، بررسی میزان تاثیر رنگ‌ها در رفتار انسانی و بازخوردی است که انسان نشان می‌دهد. رنگ‌ها تاثیراتی ایجاد می‌کنند که با تحریک عواطف و احساسات انسان، در‌نهایت بر تصمیم‌گیری او اثرگذار خواهند بود. روانشناسی رنگ می‌تواند بسته به ترجیحات و فرهنگ شخصی متفاوت باشد و احساسات مختلفی را در افراد ایجاد کند. روانشناسی رنگ زمانی اهمیت پیدا می‌کند که می‌خواهیم با به‌کارگیری درست ترکیب رنگ‌ها، احساس خاصی را در افراد ایجاد کنیم. تحریک احساسات به‌طوری که در راستای اهداف بازاریابی ما باشد، از مهم‌ترین کاربرد‌های روانشناسی رنگ در بازاریابی است. در بازاریابی، رنگ یک عنصر می‌تواند بر نحوه درک خریداران از برندها و محصولات مختلف تأثیر بگذارد، بنابراین انتخاب رنگ‌هایی که با اهداف کسب‌وکار و مخاطبان هدف شما همخوانی دارند، بسیار مهم است.

رنگ‌ها در تولید محتوا و برندینگ چه اهمیتی دارند؟

امروزه کسی پیدا نمی‌شود که تاثیر رنگ‌ها را در طول زندگی خود انکار کند. رنگ‌ها همه جا هستند. به‌کارگیری هوشمندانۀ رنگ‌ها در دنیای اطراف به‌ویژه در تولید محصولات، می‌تواند بخشی از یک استراتژی بازاریابی موثر باشد. بسیاری از کارشناسان بازاریابی سعی کرده‌اند تا با به‌کارگیری درست رنگ‌ها اثرگذاری بر ادراک اولیه را افزایش دهند. روان‌شناسی رنگ‌ها می‌تواند به کسب‌وکارها کمک کند تا با درک عمیق‌تر از مفاهیم انتخاب رنگ، بتوانند در بازاریابی خود عملکرد بازدۀ بیشتری داشته باشند. به‌ عنوان مثال، مهم است که بدانید سبز همیشه به معنای رشد و توسعه نیست و قرمز نیز همیشه به معنای هیجان نیست. حتی اگر استفاده از یک رنگ خاص همیشه نتواند پیام مورد‌نظر را منتقل کند، با این حال، چندین مطالعه نشان داده‌اند که استفاده از رنگ‌ها برای برندسازی ضروری است و به‌کارگیری رنگ‌ها برای انتقال اطلاعات حیاتی است.

مطالعات انجام شده در بازاریابی این را بیان می‌کنند که افراد در عرض ۹۰ ثانیه پس از اولین برداشت خود از یک محصول، دربارۀ آن تصمیم می‌گیرند و رنگ بکار رفته در آن، به تنهایی، ۹۰ درصد اطلاعاتی را که برای تصمیم‌گیری نیاز است، تشکیل می‌دهد. این نشان می‌دهد که بازاریابان باید بدانند که رنگ‌ها چگونه بر توانایی مصرف‌کنندگان در ایجاد تفاوت در محصولات و شناسایی برندها تأثیر می‌گذارند.

مطالعاتی که در این زمینه انجام شده‌اند، نشان می‌دهند که روانشناسی رنگ چقدر برای برندسازی اهمیت دارد و همچنین بیان می‌کنند که بسیاری از مصرف‌کنندگان در هنگام تصمیم‌گیری دربارۀ یک محصول، میزان مناسب بودن رنگ را برای آن یا برای یک برند ارزیابی می‌کنند. هنگامی که مخاطبان و مصرف‌کنندگان یک رنگ را ناسازگار با نام تجاری یک محصول یا خدمات بدانند، ممکن است دچار احساسات متناقضی شده و در‌نهایت پیام برند را متوجه نشده و به آن پاسخ مثبت ندهند. در واقع، تناسب میان رنگ و نوع برند، گاهی ممکن است مهمترین عامل برای مصرف‌کنندگان برای ارزیابی محصولات و استفاده از برند باشد.

بنابراین، بازاریابان باید به خوبی برند مورد نظر خود را درک کنند، پیام آن را در‌نظر بگیرند و به آن آگاه باشند و در‌نهایت بررسی کنند که آیا رنگ‌هایی که در برند خوداستفاده می‌کنند، با آن همخوانی دارد یا خیر. اگر در آگاه‌سازی از برند خود، از رنگ‌های نامناسب با برند استفاده کنید یا ترکیبات رنگی نامفهومی را به‌کار بگیرید، ممکن است پیام اشتباهی را به مخاطبان خود ارسال کنید. این پیام نامفهوم و نامناسب در آگاه‌سازی از برند، می‌تواند بسیار از تلاش‌های تیم بازاریابی را خنثی کرده و هزینۀ زیادی را بدون بازگشت، برای برند شما ایجاد کند. به‌کارگیری درست ترکیبات رنگی در برند با برانگیختن احساسات درست در مخاطبان، می‌تواند اهداف تیم بازاریابی را با سرعت بیشتری تحقق بخشد.

چه‌طور بهترین ترکیب رنگی را انتخاب کنیم؟

همانطور که می‌دانید، رنگ‌های مختلف معانی متفاوتی نیز دارند. به‌کارگیری درست رنگ‌ها اهمیت بسیار زیادی در انتقال مفهوم درست دارد. روانشناسی رنگ دستورالعمل‌های کلی را برای به‌کارگیری روش‌هایی که رنگ‌ها و سایه‌های مختلف می‌تواند بر رفتار مصرف‌کننده اثرگذار باشد، پیشنهاد می‌کند. با‌ این‌ حال، عوامل بسیاری نیز وجود دارند که ممکن است بر نحوۀ درک و واکنش افراد به رنگ تأثیر بگذارند. عواملی مانند سن، جنسیت، باور‌های فرهنگی و طبقۀ اجتماعی. بنابراین، بازاریابان باید از چگونگی تأثیر آنها بر نحوۀ واکنش مصرف‌کنندگان به رنگ آگاه باشند و بهترین ترکیب رنگی را انتخاب کنند. در انتخاب بهترین ترکیب رنگی برای برند، عواملی وجود دارند که در مواقع بسیاری ، بیشترین تاثیر را داشته‌اند. در ادامه برخی از این موارد را توضیح می‌دهیم.

۱- جنسیت

مطالعات مختلفی وجود دارند که بررسی کرده‌اند، جنسیت تأثیر قابل‌توجهی بر روانشناسی رنگ‌ها دارد. به‌ عنوان مثال، مردان و زنان بسیاری وجود دارند که ممکن است آبی را بر سایر رنگ‌ها ترجیح دهند، اما مردان برای انتخاب رنگ آبی تمایل بیشتری دارند. در همین راستا، هم مردان و هم زنان به رنگ‌هایی با تناژ سرد مانند آبی و سبز علاقه‌مندند، اما زنان تمایل بسیار بیشتری به این خانواده رنگی نشان می‌دهند. البته این فرآیند قابل درک است، چرا که از نظر علمی، زنان، رنگ‌های بیشتری را درک می‌کنند و نسبت به مردان آگاهی بیشتری از تفاوت‌های میان رنگ‌ها دارند. توجه به این تفاوت‌ها در ادراک و ترجیحات باید مورد توجه تیم بازاریابی در استفادۀ مناسب از روانشناسی رنگ باشد.

۲- ملیت

گاهی ممکن است اهداف بازاریابی از مرز‌های داخلی عبور کرده و نقاط مختلف و ملت‌های دیگر را نیز شامل شود. این یک نکتۀ قابل تامل است که مصرف‌کنندگان در کشورهای مختلف احتمالاً رنگ را متفاوت تجربه کرده و نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند. در نتیجه توجه به این نکته که استفاده از ترکیبات رنگی خاص در این ملت‌ها چه احساساتی را بیدار می‌کند، حائز اهمیت است. به‌ عنوان مثال، در حالی که مصرف‌کنندگان آمریکای شمالی معمولاً رنگ زرد را خوش‌بینانه و بنفش را آرامش بخش می‌دانند، خریداران در مناطق مختلف ممکن است درک کاملاً متفاوتی از این رنگ‌ها داشته باشند. به‌ عنوان یک استراتژی، بازاریابان جهانی برای اطمینان از اینکه کمپین‌هایشان اثر مطلوبی دارند، بهتر است مطالعات محلی را در نظر بگیرند. این ممکن است به آنها کمک کند تا درک بهتری از چگونگی تأثیر روانشناسی رنگ بر مخاطبان هدف خود به دست آورند.

۳- سن

افراد در طول دورۀ زندگی خود، احساسات مختلفی را تجربه می‌کنند. توجه به این نکته می‌تواند به تیم بازاریابی کمک کند تا برای مخاطبان خود در سنین مختلف، استراتژی روانشناسی رنگ مناسبی را اجرا کنند. به‌ عنوان مثال، افراد در سنین جوانی به رنگ‌های روشن علاقۀ بسیار زیادی نشان می‌دهند و به‌همین صورت نیز افراد در سنین بالا، به رنگ‌های تیره تمایل بیشتری نشان می‌دهند. البته این برای همۀ افراد یکسان نیست اما توجه به این موضوع می‌تواند نکات مورد توجه زیادی را در خود داشته باشد.

۴- فرهنگ

تفاوت‌های فرهنگی گاهی می‌تواند باعث بروز مشکلاتی در روند بازاریابی شود و گاهی می‌تواند یک موهبت باشد. رنگ‌های بسیاری وجود دارند که در یک فرهنگ بسیار مورد توجه بوده و در یک فرهنگ دیگر آن‌چنان هم مورد توجه نبوده و یا حتی نشانه‌های بدی نیز داشته باشد. به‌عنوان مثال، رنگ قرمز در میان ملیت چینی بسیار محبوب است اما در یک کشوری مانند آلمان، چندان هم پرطرفدار نیست. بنابراین، توجه به معانی رنگ‌ها در فرهنگ‌های مختلف می‌تواند در بحث روانشناسی رنگ به تیم بازاریابی کمک شایانی کند.

نتیجه‌گیری

رنگ، یک راز است. از تمدن‌ها و اسطوره‌های گذشته تا کنون، رنگ‌ها نقش بسیار زیادی را در زندگی انسان‌ها ایفا کرده‌اند. فیلسوف بزرگ ارسطو، در قرن چهارم قبل از میلاد، آبی و زرد را رنگ‌های اصلی می‌دانست و آنها را مانند ماه و خورشید، نر و ماده، انبساط و انقباض، درون و بیرون، مرد و زن، از قطبیت‌ها می‌دانست. تحقیقات بسیار صورت گرفته که نشان می‌دهد، رنگ می‌تواند حامل معنا باشد و با تأثیر روی عاطفه، شناخت و رفتار انسان، بر دستاوردها و علاقه‌مندی‌های او اثر بگذارد. یک رنگ می‌تواند معانی گوناگونی در زمینه‌های مختلف داشته باشد که منجر‌به مفاهیم متفاوتی می‌شود. بدین ترتیب، رنگ می‌تواند به‌عنوان یک “سرنخ عاطفی” عمل کند و بر عملکرد روانی افراد به شکلی ظریف و ناخودآگاه، اثر بگذارد. بنابراین، توجه تیم بازاریابی به این امر می‌تواند درصد موفقیت کمپین‌های تبلیغاتی را افزایش دهد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست مطالب

Scroll to Top