طراحی مجدد یا ReDesign چیست؟

طراحی مجدد یک محصول می‌تواند برای هر طراح UX کاری دلهره‌آور باشد. عوامل زیادی مانند اهداف تجاری، نیازهای کاربر، رابط کاربری موجود، رقبا و بهترین شیوه‌ها باید در نظر گرفته شوند. چگونه متوجه می‌شوید که لازم است دوباره طراحی کنید، چه چیزی را تغییر دهید و چگونه تاثیر را اندازه‌گیری کنید؟

در این مقاله تمام این سوالات و موارد دیگر را بررسی خواهیم کرد.

فهرست مطالب

طراحی مجدد (ReDesign) چیست؟

طراحی مجدد فرآیند تغییر ظاهر یا عملکرد یک محصول برای بهبود تجربهٔ کاربری و دستیابی به اهداف معین است. یک طراحی مجدد بسته به میزان تغییر محصول می‌تواند درجات مختلفی از پیچیدگی داشته باشد.

انواع ReDesign

به گفتهٔ CareerFoundry، سه نوع اصلی از طراحی مجدد وجود دارد:

تازه‌سازی: این ساده‌ترین نوع طراحی مجدد است که در آن فقط جنبه‌های بصری محصول به‌روز می‌شود تا آن را مدرن‌تر و جذاب‌تر کند. تجربهٔ کاربر تا حد زیادی بدون تغییر باقی می‌ماند.

تکامل: این یک نوع متوسط از طراحی مجدد است که در آن برخی از ویژگی‌ها یا عملکردهای محصول اضافه، حذف یا اصلاح می‌شوند تا تجربهٔ کاربر را افزایش دهند. ساختار کلی و چیدمان محصول مشابه است.

بازسازی: این پیچیده‌ترین نوع طراحی مجدد است، که در آن کل محصول از ابتدا دوباره طراحی می‌شود تا یک تجربهٔ کاربری جدید ایجاد شود. ساختار، چیدمان، ویژگی‌ها و قابلیت‌های محصول به شدت تغییر کرده‌است.

دلایلی برای طراحی مجدد - چه زمانی به ReDesign نیاز داریم؟

دلایل زیادی وجود دارد که چرا یک محصول ممکن است نیاز به طراحی مجدد داشته باشد. برخی از موارد رایج عبارتند از:

– همگامی‌ با نیازها و انتظارات کاربر در حال تغییر : ترجیحات و رفتارهای کاربران ممکن است در طول زمان به دلیل عوامل مختلفی مانند فناوری‌های جدید، روندها یا رقبا تغییر کند. محصولی که زمانی رضایت‌بخش بود، ممکن است قدیمی‌ یا نامربوط شود. طراحی مجدد می‌تواند به انطباق محصول با نیازها و انتظارات فعلی کاربر کمک کند.

– حل مشکلات قابلیت استفاده و بهبود رضایت کاربر: ممکن است یک محصول مشکلات قابلیت استفاده داشته باشد که بر عملکرد آن تأثیر بگذارد، مانند نرخ خطای بالا یا بازخورد ضعیف. طراحی مجدد می‌تواند به رفع این مشکلات و بهبود رضایت و حفظ کاربر کمک کند.

– همسویی با اهداف تجاری و افزایش تبدیل: یک محصول ممکن است اهداف تجاری داشته باشد که با طراحی فعلی آن، برآورده نشده باشد. طراحی مجدد می‌تواند به بهینه‌سازی محصول برای این اهداف و افزایش تبدیل کمک کند.

– متمایز شدن از رقبا و کسب مزیت رقابتی: یک محصول ممکن است با رقابت با سایر محصولاتی که ارزش‌های پیشنهادی مشابه یا بهتری ارائه می‌دهند، مواجه شود. طراحی مجدد می‌تواند به تمایز محصول از رقبای خود و کسب مزیت رقابتی کمک کند.

مزایای ReDesign

تجربهٔ کاربری بهتر: طراحی مجدد می‌تواند محصول را برای کاربران قابل استفاده‌تر، مفیدتر، مطلوب‌تر، در دسترس‌تر و معتبرتر کند.

افزایش تعامل کاربر: ReDesign می‌تواند محصول را برای کاربران جذاب‌تر، تعاملی و سرگرم‌کننده‌تر کند.

قویت هویت برند: طراحی مجدد می‌تواند محصول را برای کاربرانش سازگارتر، قابل تشخیص‌تر و به یاد ماندنی‌تر کند.

کاهش هزینه‌های نگهداری: ReDesign می‌تواند محصول را کارآمدتر، مقیاس‌پذیرتر و سازگارتر برای تغییرات آینده کند.

چالش‌ها و خطرات طراحی مجدد ReDesign

طراحی مجدد یک محصول بدون چالش و خطر نیست. برخی از موارد رایج عبارتند از:

– عدم اهداف و محدودهٔ مشخص: یک طراحی مجدد ممکن است شکست بخورد، البته اگر اهداف و محدودهٔ روشنی نداشته باشد که مشخص کند چه چیزی و چرا باید تغییر کند. بدون اینها، طراحی مجدد ممکن است بی‌هدف یا بیش از حد جاه طلبانه شود.

– تحقیق و اعتبارسنجی ناکافی: یک طراحی مجدد ممکن است با شکست مواجه شود اگر تحقیقات و اعتبار کافی نداشته باشد که نشان دهد چه چیزی برای کاربران و کسب‌وکار مفید است و چه چیزی مفید نیست. بدون این موارد، طراحی مجدد ممکن است بر اساس مفروضات یا نظرات باشد تا داده‌ها یا بازخورد.

– مقاومت از طرف ذینفعان یا کاربران: طراحی مجدد ممکن است با مقاومت ذینفعان یا کاربرانی که به طراحی موجود متصل هستند یا با آن آشنا هستند مواجه شود. آن‌ها ممکن است طراحی مجدد را غیر ضروری یا مخاطره‌آمیز درک کنند.

– از دست دادن عملکرد یا قابلیت استفاده: طراحی مجدد ممکن است منجر به از دست دادن عملکرد یا قابلیت استفاده شود، اگر ویژگی‌ها یا عملکردهایی را که برای برخی از کاربران ارزشمند یا ضروری بودند، حذف یا تغییر دهد. این ممکن است باعث ناامیدی یا سردرگمی‌ کاربران شود.

– پیامدها یا عوارض جانبی ناخواسته: طراحی مجدد ممکن است عواقب ناخواسته یا عوارض جانبی داشته باشد که بر جنبه‌های دیگر محصول یا اکوسیستم آن تأثیر بگذارد. برای مثال، طراحی مجدد ممکن است بر عملکرد، امنیت یا سازگاری تأثیر بگذارد

راهنمای گام‌به‌گام طراحی مجدد UX

هیچ رویکرد یکسانی برای انجام طراحی مجدد UX وجود ندارد، اما چند مرحله کلی وجود دارد که می‌تواند این فرآیند را هدایت کند. در اینجا یک چارچوب ممکن مبتنی بر UX Collective وجود دارد:

گام اول: شروع به یافتن ایرادات در طرح موجود. اولین قدم تجزیه و تحلیل طرح موجود و شناسایی ایرادات آن است. این را می‌توان با انجام تحقیقات کاربر، آزمایش قابلیت استفاده، ارزیابی اکتشافی یا بررسی تحلیلی انجام داد. هدف، درک نیازها، انتظارات، رفتارها و مشکلات فعلی کاربر و همچنین اهداف و معیارهای تجاری است.

گام دوم: رفع ایرادات با قوانین UX. قدم بعدی اعمال قوانین و اصول UX برای رفع ایرادات در طراحی موجود است. اینها قوانین سرانگشتی هستند که به ایجاد رابط‌های کاربری مؤثر و بصری کمک می‌کنند. برخی از نمونه‌ها عبارتند از قانون هیک، قانون فیتس، اصول گشتالت و اکتشافی نیلسن.

گام سوم: مطالعهٔ همه محصولات مشابه. مرحله سوم مطالعهٔ تمامی‌ محصولات مشابه در بازار و درس گرفتن از نقاط قوت و ضعف آن‌هاست. این را می‌توان با انجام تجزیه و تحلیل رقابتی، محک زدن یا تجزیه و تحلیل SWOT انجام داد. هدف درک بهترین شیوه‌ها، روندها و شکاف‌های موجود در صنعت است.

گام چهارم: تجزیهٔ اجزاء و طراحی بهتر. گام چهارم، تجزیهٔ محصول به اجزای آن و طراحی نسخه‌های بهتر از آن‌هاست. این کار را می‌توان با استفاده از سیستم‌های طراحی، کیت‌های رابط کاربری یا چارچوب‌هایی که عناصر رابط کاربری قابل استفادهٔ مجدد و سازگار را ارائه می‌کنند، انجام داد. هدف ایجاد یک رابط کاربری منسجم است که از سلسله مراتب بصری، تراز، کنتراست و تعادل پیروی کند.

گام پنجم: آزمایش و بهینه‌سازی را متوقف نکنید. آخرین مرحله ادامه آزمایش و بهینه سازی طراحی مجدد پس از راه اندازی آن است. این را می‌توان با انجام تست A/B، تست چند متغیره یا تست قابلیت استفاده انجام داد. هدف اندازه گیری تأثیر طراحی مجدد و ایجاد بهبودها بر اساس داده‌ها یا بازخوردها است.

مهم‌ترین نکات یک ReDesign موفق

همه چیز را یکباره تغییر ندهید: طراحی مجدد باید تدریجی و تکراری باشد، نه شدید و ناگهانی. این به جلوگیری از بیگانگی کاربران با محصول کمک می‌کند.

هویت محصول را از بین نبرید: طراحی مجدد باید هویت محصول را حفظ کند نه اینکه آن را پاک کند. این به حفظ شناخت برند و وفاداری کاربران یا سهامداران کمک می‌کند.

دسترسی را فراموش نکنید: طراحی مجدد باید محصول را برای همهٔ کاربران در دسترس قرار دهد، نه اینکه آن‌ها را حذف کند. این امر به رعایت استانداردهای اخلاقی و قانونی و افزایش دسترسی و تنوع کاربران یا ذینفعان کمک می‌کند.

بازخورد را نادیده نگیرید: طراحی مجدد باید بازخورد کاربران یا ذینفعان را در طول فرآیند در بر گیرد، نه اینکه آن را نادیده بگیرد. این به اعتبار بخشیدن به تصمیمات طراحی و اطمینان از رضایت و پذیرش کاربر کمک می‌کند.

جمع‌بندی

طراحی مجدد یک محصول می‌تواند برای هر طراح UX یک تلاش پربار اما چالش‌برانگیز باشد. این نیاز به درک روشنی از نیازهای کاربر، اهداف تجاری، رابط کاربری موجود، رقبا و بهترین شیوه‌ها دارد. همچنین مستلزم تعادل دقیق خلاقیت و قابلیت استفاده، نوآوری و آشنایی، تغییر و تداوم است.

با دنبال کردن یک فرآیند سیستماتیک و در نظر گرفتن برخی نکات مهم، می‌توانید یک طراحی مجدد UX موفق انجام دهید که تجربهٔ کاربر را بهبود می‌بخشد و به اهداف خاصی دست می‌یابد. شما همچنین می‌توانید طراحی‌های مجدد خود را در نمونه کارها UX خود به نمایش بگذارید تا مهارت‌ها و خلاقیت خود را نشان دهید.

امیدواریم این مقاله اطلاعات مفیدی در مورد طراحی مجدد به شما ارائه کرده باشد. اگر سوال یا نظری دارید، با ما درمیان بگذارید.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست مطالب

Scroll to Top